نتیجه یک نظرسنجی معتبر: جلیلی همچنان پیشتاز/ نظرسازی گفتمان سازش به خاطر ترس از پیشتازی کاندیدای گفتمان مقاومت در یک سری از نظرسنجی ها |
البته در مورد آقای جلیلی نیز شواهدی مبنی بر بالا بودن رأی وی به طور محسوس نسبت به رقبای دیگر وجود دارد. در یک نظر سنجی از یکی از نهادهای معتبر کشور که در اختیار پایگاه خبری صابرنیوز قرار گرفته است، نتایج به شرح زیر است: جلیلی 32.5%... |
صابرنیوز: انتخابات در ایران اسلامی همیشه صحنه ای از امتحانات الهی بوده است. امتحانی که اولین شرط موفقیت در آن، تغییر مبدأ مختصات محاسبات از مبانی مادی به مبانی معنوی است.
همین دیروز بود که نائب امام عصر(عج) خامنه ای کبیر فرمود: عدّهاى غافلند، همهاش روى محاسبات مادّىِ محض محاسبه ميكنند؛ در محاسباتشان معنويّت و كمك الهى و توكّل به خدا و حسن ظنّ به وعدهى الهى كأنّهُ هيچ راهى ندارد. خب اين محاسبات مادّى را مستكبرين عالم هم دارند ميكنند، بهتر از شما هم ميكنند، چرا روزبهروز عقب ميروند؟ چرا دچار اين همه مشكلات ميشوند؟
حال قضیه این روزها شده است که برخی با محاسبه بر اساس معیارهای مادی محض و نظرسنجی هایی که یک بار یک نفر در آن اول است و بار دیگر همان فرد یکی مانده به آخر(!) می خواهند تصمیماتی اتخاذ کنند که یقیناً به علت نداشتن حجیت شرعی، باعث پشیمان شدن آن افراد خواهد شد. عرصه این انتخابات امتحان بزرگی است برای اصولگرایانی که دم از ولایت و تکلیف می زنند تا بفهمیم چند مرده حلاجند؟! تکلیف ما همان است که امام خامنه ای فرمود: انتخاب اصلح! حال اگر با حجت شرعی به اصلح بودن فردی رسیدیم آیا جایز است به خاطر احتمالات از وی عدول کنیم؟ درست است که اگر به جایی برسیم که برایمان مسجل شود که افسد رأی می آورد، باید از اصلح عدول کنیم و به صالح بعدی رأی بدهیم، اما آیا امروز آن روز است؟ آیا برای این چنین تصمیمی حجت شرعی داریم؟ این احتمال که روحانی به مرحله دوم برسد، حتی اگر زیاد باشد، باز دلیلی بر رأی به قالیباف نخواهد بود، چرا که اگر با رأی به قالیباف نتوان (که نمی توان) در مرحله اول کار را تمام کرد، در مرحله دوم، وارد گودی شده ایم که ریسک آن بسیار بالاست. چرا که قالیباف خود را اصولگرای اصلاح طلب می داند و با جذب آرای خاکستری و برخی اصلاح طلبان دیدیم که تا قبل از ثبت نام هاشمی توانسته بود به عنوان جدی ترین گزینه ریاست جمهوری خود را مطرح کند. اما با ورود هاشمی در سبد آرای او ریزش ایجاد شد. حال جای سؤال است که در مرحله دوم آیا این اتفاق دوباره تکرار نخواهد شد؟ آیا در جدال یک "اصولگرای اصلاح طلب" با یک "اصلاح طلب تمام عیار" آراء اصلاح طلبان در سبد قالیباف می ماند یا به سبد روحانی میریزد؟ آیا آن موقع نیست که فاصله قالیباف و روحانی کمتر می شود و امید اصلاح طلبان زیادتر؟ (همان طور که حسین شریعتمداری البته با نتیجه ای غیر از آنچه در این مقاله می آید، به عنوان خطر یاد کرد) آیا در آن صورت جریانی که بعد از نهم دی مرده بود، دوباره زنده نخواهد شد؟ البته در مورد آقای جلیلی نیز شواهدی مبنی بر بالا بودن رأی وی به طور محسوس نسبت به رقبای دیگر وجود دارد. در یک نظر سنجی از یکی از نهادهای معتبر کشور که در اختیار پایگاه خبری صابرنیوز قرار گرفته است، نتایج به شرح زیر است: جلیلی 32.5%، قالیباف 16.2%، رضایی 13.6%، روحانی 7.3%، ولایتی 4.5% و غرضی 0.7%، و 25%تصمیم گیری نهایی نکرده اند ، جامعه آماری این نظرسنجی، روستائیان بوده اند که حدود 40% از انتخاب کنندگان را تشکیل می دهند. همچنین آراء جمعیت روستایی یکی از تأثیرگذارترین آرا در انتخابات است. البته قصد انتشار این نظرسنجی، صحه گذاشتن بر معیار بودن نظرسنجی برای انتخاب نیست، بلکه هویدا کردن این امر که نظرسنجی ها اختلافات زیادی با هم دارند می باشد. حال اگر بخواهیم طبق این نظرسنجی قضاوتی کنیم، می بینیم که آن نیازی که چند روزی است بر وحدت اصولگرایان احساس می شود، دیگر موضوعیتی پیدا نمی کند. اگر در برخی نظرسنجی ها احتمال رأی آوردن روحانی بالاست، در نظر سنجی های دیگر این احتمال برای قالیباف و در نظرسنجی های دیگر برای جلیلی مطرح است. با این وجود وقتی سعید جلیلی نیز می تواند از گزینه هایی قرار بگیرد که به دور دوم راه می یابد ضرورتی برای یکی شدن نامزد اصولگرایان حس نمی شود. اما برخی با نظرسازی ها و القاء شایعات در جامعه سعی در تشویش اذهان عمومی و مجاب کردن رأی دهندگان برای عدول از اصلح دارند. این امر ناشی از آن است که گفتمان سازش از اقبال عمومی و احتمال بالای رأی آوری نماینده گفتمان انقلاب اسلامی و مقاومت که اقای جلیلی است، واهمه پیدا کرده است و دست به هر روشی می زند که بتواند خود را به پیروزی برساند. البته این جریان بارها ثابت کرده است که به هیچ وجه پایبند اخلاق نبوده و نخواهد بود. نکته دیگر نیز این است که این جریان دقیقاً مصداق بیانات مهم امام خامنه ای در روز گذشته است که محاسبات خود را تماماً بر مبانی مادی بنیان نهاده و از همین روست که فکر می کند با القاء شایعات و نظرسازی می تواند برای خود از این نمد کلاهی ببافد، اما اصولگرایان واقعی که حامیان گفتمان انقلاب اسلامی هستند، نباید فریب این جماعت را بخورند، چرا که قرار نیست اصولگرایی بر مبنای محاسبات صرف مادی عمل کند. این محاسبات در جایی مطرح است که در مسیر انجام تکلیف صورت بگیرد، نه در مسیر زیر پا گذاشتن تکلیف. شاید برخی بگویند که هم اکنون تکلیف بر اساس نظرسنجی ها این است که از اصلح عدول کنیم، اما همان طور که گفته شد، نظرسنجی ها با درصد احتمالات خطایی که برایشان می توان متصور بود، نمی توانند مبنای عمل قرار بگیرند، مگر اینکه فاصله رأی ها در نظرسنجی ها بسیار معنادار باشد که هم اکنون اینگونه نیست. بنابراین بهترین کار در این شرایط تأکید به مردم بر رأی به اصلح است، چرا که در صورت انجام تکلیف است که امداد غیبی به کمک می آید و نتیجه را با هزاران محاسبه مادی مغایر می سازد... کلام آخر: ولایتمداران به تکلیف شرعی خود در انتخابات عمل کنند و تکلیف را به پای محاسبات مادی ذبح نکنند. |