ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس /خاموش کن صدارا، نقاره می زند طوس
آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان /جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس
آنجا که خادمینش از روی زائرینش /گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس
خورشید آسمان ها در پیش گنبد او /رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس
رویای ناتمامم ساعات در حرم بود /باقی عمر اما افسوس بود و کابوس
وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا /زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس...