اقای ممبینی زیاد حرف نمیزنم
التماس دعا
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 1332 | hoojre |
اقای ممبینی زیاد حرف نمیزنم
التماس دعا
هیچ گاه از کاری که انجام می دهید ما یوس
نشوید وگر نه عاقبت این می شود
روز داروساز مبارک
از مهمترین کشفیات این طبیب، شیمی دان و فیلسوف بزرگ، الکل و جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) می باشد. وی در دوران جوانی به زرگری و کیمیاگری می پرداخت که در اثر کار زیاد با مواد شیمیایی از ناحیه چشم آسیب دید؛ به همین دلیل به پزشکی روی آورد.
از آنجا که این دانشمند ایرانی اغلب کتاب های خود را به زبان عربی نوشته است، میان غربی ها به جالینوس عرب، شهرت می یابد. نوشته های رازی را تا ۲۷۱ کتاب، مقاله و رساله برشمرده اند، که از میان آنها پنجاه و شش جلد کتاب تنها در زمینه های مختلف طب می باشد. ابن سینا، رازی را در طب بسیار عالی می دانسته و در تالیف کتاب قانون از «حاوی» رازی استفاده برده است.
رازی از جمله پزشکانی است که از نظریات وی در طب امروزی نیز استفاده می شود. به عنوان مثال وی درمورد سنگ های کلیه و مثانه، کتاب هایی نوشته است و حتی در صورت عدم مداوا جراحی را لازم دانسته است.
در کتاب «منافع الاغذیه و مضارها» رازی به اهمیت تغذیه در درمان بیماریها بسیار تاکید داشته و درمورد ورزش و تاثیر آن بر هضم و گوارش غذاها اشاره نموده است.
محمد بن زکریای رازی در سال ۲۵۱ قمری در ری متولد شد و در سال ۳۱۳ دار فانی را وداع گفت.
اولین كتاب داروسازی در دنیا به دست ایرانیان نوشته شد .
* ایرانیان ، مؤسس اولین داروخانه های دنیا
از اوایل قرن پنجم میلادی كه تعصبات مذهبی در اروپا به اوج خود رسیده بود، عده زیادی از پزشكان و داروسازان از اروپا طرد شدند، و ایران را بهترین پناهگاه دانستند و با مساعدت شاهپور اول به خدمت دانشگاه جندی شاپور درآمدند و بالاخره جندی شاپور به مركز تجمع اندیشه های یونان، هند، آسیای غربی و ایران تبدیل شد و علم پزشكی و داروسازی در آن رونق چشم گیر یافت.
برای اولین بار رشته پزشكی از داروسازی تفكیك شد و نیز كتاب های داروسازی و طبی حكمای یونانی چون ارسطو، سقراط و جالینوس در این دانشگاه به فارسی ترجمه شد.
در دانشگاه جندی شاپور تدریس را پزشكان ایرانی، یونانی، سریانی و هندی به عهده داشتند و زبان رسمی این دانشگاه یونانی بود ولی داروسازی به زبان پارسی تدریس می شد. زیرا پزشكان ایرانی در امور داروسازی مهارت خاصی داشتند به طوری كه اولین كتاب داروسازی در دنیا به دست شاپور بن سهل نوشته شد.
در جندی شاپور بالاخره طبی به وجود آمد كه حاصل دانش و تجربیات طب ایرانی، یونانی و هندی بود و طب ایرانی قبل از اسلام نام گرفت. این طب بعدها پایه و اساس طب «ابن سینا» شد .
ظهور اسلام
پس از حمله اعراب در زمان خلافت عمر، جندی شاپور به تصرف ابوموسی اشعری در آمد اما بیمارستان جندی شاپور همچنان برقرار بود تا آن كه منصور دوانیقی سر سلسله خلفای عباسی، جبرائیل بن بختیشوع وعده دیگری از حكما و دانشمندان جندی شاپور را به بغداد برد و با این اقدام خلیفه عباسی ، بغداد كه در آن روز پایتخت كشورهای اسلامی بود، مركز علم پزشكی شد و در زمان مامون قسمت عمده كتاب های علمی فارسی، سریانی و هندی به زبان عربی ترجمه شد.
ترجمه كتب به زبان عربی زمینه را برای پیشرفت علمی سایر دول اسلامی فراهم آورد. در ایران نیز به محض آن كه پادشاهان آل بویه ، در 320 هجری قمری (922 ـ م) استقلال از دست رفته خود را باز یافتند، عضدالدوله پادشاه آن سلسله به بغداد آمد و با وجود خلیفه عباسی عملاً زمام امور ممالك اسلامی را به دست گرفت و به ترویج علم و تاسیس موسسات خیریه پرداخت.
از آن جمله احداث نخستین بیمارستان به نام «بیمارستان عضدیه» در شهر بغداد بود و پس از آن با همت بزرگان ایران نه تنها در بغداد ، بلكه در بسیاری از شهرهای مهم ایران مانند نیشابور، بلخ، بخارا دانشكده و بیمارستان های مهم دایر شد كه بخش داروسازی بیمارستان را «شرابخانه» می نامیدند و یكی از مهمترین بخش های بیمارستان به شمار می رفت و نیز سرپرست بخش داروسازی را «مهتر» می گفتند. بنابراین ایرانیان را باید پایه گذار تشكیلات صحیح داروسازی در بیمارستان دانست. یكی از مهمترین و معروفترین آنها بیمارستان و مدرسه نظامیه است كه به همت وزیر لایق ایران، خواجه نظام الملك طوسی دایر شد. (نیمه اول قرن هفتم) كه بزرگترین علمای آن روز در این مدارس تربیت یافتند. چنانكه شیخ مصلح الدین ، سعدی شیرازی به شاگردی در این مدرسه افتخار می كرد.
ابوبكر محمد بن زكریای رازی
زكریای رازی در سال 250 هجری قمری در ری متولد شد و با كشف الكل و سولفورهای مس و آهن، انقلابی بزرگ در علم پزشكی و شیمی به وجود آورد به همین دلیل یكی از دانشمندان بزرگ جهان محسوب می شود.
وی كتاب های فراوانی درباره بیماری ها و استفاده از داروهای گیاهی نوشت و برای رفع بسیاری از بیماری ها، بادكش و حجامت را تجویز می كرد.
رازی بیش از دویست جلد كتاب دارد كه مهمترین آن كتاب «الحاوی» است. این كتاب یكی از آثار بزرگ پزشكی است كه تا اوایل قرن اخیر در اروپا تدریس می شد.
«الحاوی» شامل همه نظرات پزشكی قبل از خود است و به قول مورخان اروپایی بزرگترین دایرة المعارف طبی به زبان عربی است اما عمر زكریای رازی مهلت نداد تا آن را به اتمام برساند.
412 صفحه از كتاب «الحاوی» درباره داروسازی است و نیز یكی از آثار ارزنده رازی كتابی است كه در موزه آستان قدس موجود است. او در این كتاب شكل گیاهان دارویی را نیز ترسیم كرده است.
تولید گیاهان دارویی ، ادوات ساخت داروهای گیاهی و تاسیس داروخانه
به موازات پیشرفت های چشمگیر در علوم دارو گیاهی، مصارف آن در میان مردم نیز افزایش می یافت و تولید این نوع گیاهان شغل پردرآمدی برای تولید كنندگان محسوب میشد.به طوری كه در اواخر قرن پنجم هجری، تولید و صدور گیاهان دارویینقشعمده ایدر تامین درآمد مردم داشت .
بدین سبب ایرانیان را ابداع كننده داروخانه یا داروسازی در بیمارستان ها می نامند. شیخ فریدالدین عطار یكی از حكماء و عرفای نامی ایران، مدت ها به این حرفه اشتغال داشت و موفق به ساخت انواع هاون، ظروف و ابزارهای داروسازی شد. وی توانست تحولات تازه ای در صنعت داروسازی و تركیبات آن به ارمغان آورد.
ابوبكر محمد پسر زكریای رازی فیلسوف و عالم طبیعی و شیمی دان و پزشك بزرگ ایران
عالم اسلامی و ملقب به جالینوس المسلمین از مفاخر مشاهیر جهان و یكی از نوابغ
روزگار قدیم است. تولد او در اوایل شعبان سال 251 هجری در ری اتفاق افتاد و در همین
شهر به تحصیلات خود در فلسفه و ریاضیات و نجوم و ادبیات مبادرت كرد و بعید نیست كه توجه او به تحصیل علم كیمیا نیز در ایام جوانی جلب شده باشد.
توجه و اشتغال وی به علم طب بعد از سنین جوانی و بنابر قول ابوریحان بیرونی پس از مطالعات و تجارب آن استاد در كیمیا جلب و عملی شده و نتیجه عارضه پی بوده كه در چشم وی از تجارب كیمیا وی پدید آمده بود نوشته اند:
رازی در سی سالگی به بغداد رفت و چون بر بیمارستان مقتدر گذر كرد به طب دلبستگی یافت و به تحصیل این علم پرداخت و چون در آن چیره دست شد، به ری بازگشت و به خدمت منصوربن اسحاق حاكم ری در آمد و سرپرست بیمارستان ری شد. بعدها به بغداد رفت و ریاست بیمارستان مقتدر را بر عهده گرفت و شهرت وی در بغداد به جایی رسید كه سابقه نداشت.
محل و تاریخ وفات محمد رازی به درستی مشخص نیست، بیرونی وفات او را در ماه شعبان سال 313 هجری نوشته و تعداد تالیف های وی را بیش از پنجاه و شش كتاب و رساله دانسته است.
از مهمترین آثار او یكی �الحاوی� است كه به نظر از �قانون� ابن سینا مهمتر است. این كتاب چند قرن مورد مطالعه و مراجعه، بلكه تنها كتاب اصلی درسی طب به شمار می رفته است. الحاوی دائره المعارفی بوده كه اكنون تمام آن در دست نیست.
محمد رازی این كتاب را به صورت یادداشتهای متعددی تهیه كرده بود و بعد از مرگ وی به دستور ابن عمید از روی یادداشتهای او كتاب را استنساخ و تنظیم كردند. مقدار زیادی از نتایج آزمایشها و مطالعات رازی در این كتاب جمع است.
اثر دیگر رازی �طب المنصوری� است كه به نام منصور بن اسحاق حاكم ری تالیف و تنظیم شده است. طب المنصوری و برخی از رساله های طبی دیگر محمد رازی به زبان لاتینی ترجمه و چاپ شده و مورد استفاده اروپاییان بوده است.
كتاب �من لا یحضره الطبیب� اثر دیگر وی شامل دستورهای ساده برای معالجات گوناگون است. كتاب دیگر او �برء الساعه� است.
در علم كیمیا باید رازی را سرآمد دانشمندان اسلامی دانست. از كارهای مهم او كه متكی به آزمایشهای متعدد بوده، كشف جوهر گوگرد (اسید سولفوریك) و الكل است.
محمد رازی كتابهای متعدد در كیمیا به رشته تحریر در آورده است كه از آن جمله �كتاب الاكسیر� و �كتاب التدبیر� را باید نام برد. محمد رازی در پایان عمر به سبب كثرت كار و مطالعه نابینا شد.
این فیلسوف و پزشك نامی ایران علاوه بر علم وسیع كیمیا و پزشكی جهانگیر، در فلسفه نیز دارای تحقیقات عمیقی است كه مورد توجه و اهمیت می باشد. از كتابها و آثار فلسفی او اكنون جز تعداد معدودی در دست نیست، ولی آن چه از فهرست بیرونی و سایر ماخذ بر می آید. وی كتابهای متعدد در كلیات مسایل طبیعی و منطقیات و ما بعدالطبیعیه داشته است و آنها عبارتند از كتابهای: سمع الكیان الهیولی الصغیر و الهیولی الكبیر. (ابن ندیم: كتاب الهیولی المطلقه و للجسم محركا من ذاته طبعا � فی العاده � المدخل الی المنطق � كتاب البرهان � كیفیه الاستدلال � العلم الالهی علی رای سقراط العلم الالهی الكبیر فی الفلسفه القدیمه � رساله در انتقاد اهل اعتزال � قصیده الهیه � الحاصل فی العلم اللهی � الشكوك علی ابرقلس � ردنامه فرفوریس به انابون المصری � النفس الصغیر � النفس الكبیر � الطب الروحانی - فی السیره الغلسفیه � امارات الاقبال الدوله و چند رساله دیگر فلسفی كه در رد بر مخالفان خود در مسئله قدم هیولی و لذت و معاد و ناقدان خود بر علم الهی ورد بر سیس ثنوی نگاشت.
كتاب دیگری نیز در رد نبوات و در نقض ادیان داشت به نام �فی النبوات� و شاید برای تكمیل اقوال خود در همین كتاب، كتاب معروف دیگر خود را به نام �حیل المتنبین� مشهور به �مخاریق الانبیاء � نگاشته بوده است.
محمد رازی علاوه بر تالیف های فلسفی، شروح و جوامعی هم از آثار متقدمین مانند ارسطو و افلاطون داشت. از افلاطیون رساله طیماوس را شرح كرد و از ارسطو جوامعی در منطق چون جوامع قاطیفوریاس و باری ارمینیاس و انالوطیقا ترتیب داد و نیز كتابی در منطق به روش و با اصطلاحات متكلمین اسلام تدوین كرد. دائره المعارف دانشمندان علم و صنعت درباره محمد بن زكریای رازی آمده است.
محمد رازی نه فقط در طب به تجربه دست می زد بلكه آزمایش را در كلیه مباحث علوم طبیعی ضروری می دانست. وی آزمایشهای شیمیایی خود را با چنان دقتی تشریح و توصیف كرده كه امروزه هم هر شیمی دانی می تواند عینا آن را مجددا به معرض آزمایش درآورد. رازی مواد شیمیایی را طبقه بندی كرد، در بابی وزن مخصوص تحقیقاتی به عمل آورد و به اكتشافات مهمی از قبیل اكتشاف الكل و اسید سولفوریك نایل آمد. وی نخستین كسی است كه كلیه اشیای عالم را به سه طبقه حیوانات، نباتات، جامدات تقسیم كرده است.�
لطفا و حتما در نظر سنجی شركت كنید. امیدوارم ازمقاله لذت ببرید و نظر دهید
نام وی محمد و نام پدرش زکریا است. رازی فیلسوف، عالم طبیعی، شیمیدان و پزشک
بزرگ ایران اسلامی و ملقب به جالینوس المسلمین از مفاخر مشاهیر جهان و یکی از
نوابغ روزگار قدیم است. مورخان شرقی در کتاب هایشان او را محمد بن زکریای رازی
خواندهاند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نام های رازس Rhazes=razes و رازی
Al-Razi در کتاب های خود یاد کردهاند. به گفته ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱
هجری (۸۶۵ میلادی) در ری متولد شده و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش دراین
شهر به تحصیلات در فلسفه و ریاضیات و نجوم و ادبیات پرداخت . چنین شهرت دارد که
در جوانی عود مینواخته و گاهی شعر میسرودهاست. بعدها به کار زرگری مشغول
شد و پس از آن به کیمیاگری روی آورد، وی در سنین بالا علم طب را آموخت. ابوریحان
بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و سپس در اثر کار زیاد با مواد تند
، تیز و بو چشمش آسیب دید، وی برای درمان چشم به پزشکی روی آورد. رازی در
سی سالگی به بغداد رفت و چون بر بیمارستان مقتدر گذر کرد به طب دلبستگی یافت و
به تحصیل این علم پرداخت و چون در آن چیره دست شد، به ری بازگشت و به خدمت
منصوربن اسحاق حاکم ری در آمد و سرپرست بیمارستان ری شد. بعدها به بغداد رفت و
ریاست بیمارستان مقتدر را بر عهده گرفت و شهرت وی در بغداد به جایی رسید که
سابقه نداشت. محل و تاریخ وفات محمد رازی به درستی مشخص نیست، بیرونی وفات
او را در ماه شعبان سال ۳۱۳ هجری نوشته و تعداد تألیف های وی را بیش از پنجاه و
شش کتاب و رساله دانسته است. از مهمترین آثار او یکی «الحاوی» است که به نظر از
«قانون» ابن سینا مهمتر است. این کتاب چند قرن مورد مطا لعه و مراجعه، بلکه تنها
کتاب اصلی درسی طب به شمار می رفته است. الحاوی دائره المعارفی بوده که اکنون
تمام آن در دست نیست. محمد رازی این کتاب را به صورت یادداشتهای متعددی تهیه
کرده بود و بعد از مرگ وی به دستور ابن عمید از روی یادداشتهای او کتاب را استنساخ و
تنظیم کردند. مقدار زیادی از نتایج آزمایشها و مطالعات رازی در این کتاب جمع است.اثر
دیگر رازی «طب المنصوری» است که به نام منصور بن اسحاق حاکم ری تألیف و تنظیم
شده است. طب المنصوری و برخی از رساله های طبی دیگر محمد رازی به زبان لا تین
ترجمه و چاپ شده و مورد استفاده اروپاییان بوده است. کتاب «من لا یحضره الطبیب»
اثر دیگر وی شامل دستورهای ساده برای معا لجات گوناگون است. کتاب دیگر او «برء
الساعه» است. در علم کیمیا باید رازی را سرآمد دانشمندان اسلامی دانست. از
کارهای مهم او که متکی به آزمایشهای متعدد بوده، کشف جوهر گوگرد (اسید
سولفوریک) و الکل است. محمد رازی کتابهای متعدد در کیمیا به رشته تحریر در آورده
است که از آن جمله «کتاب الاکسیر» و «کتاب التدبیر» را باید نام برد. این فیلسوف و
پزشک نا می ایران علاوه بر علم وسیع کیمیا و پزشکی جهانگیر، در فلسفه نیز دارای
تحقیقات عمیقی است که مورد توجه و اهمیت می باشد. از کتابها و آثار فلسفی او
اکنون جز تعداد معدودی در دست نیست، ولی آن چه از فهرست بیرونی و سایر مأخذ بر
می آید. وی کتابهای متعدد در کلیات مسا یل طبیعی و منطقیات و ما بعدا لطبیعیه
داشته است و آنها عبارتند از کتابهای: سمع الکیان الهیولی الصغیر و الهیولی الکبیر
محمد رازی نه فقط در طب به تجربه دست می زد بلکه آزمایش را در کلیه مباحث علوم
طبیعی ضروری می دانست. وی آزمایشهای شیمیایی خود را با چنان دقتی تشریح و
توصیف کرده که امروزه هم هر شیمیدانی می تواند عیناً آن را مجددا به معرض آزمایش
درآورد. رازی مواد شیمیایی را طبقه بندی کرد، وی نخستین کسی است که کلیه
اشیای عالم را به سه طبقه حیوانات، نباتات، جامدات تقسیم کرده است. مسعودی در
کتاب التنبیه و الاشراف گفته است که: رازی در سال ۳۱۰ هجری کتابی در سه مقاله
راجع به فلسفه فیثا غوری نگاشت و بعید نیست این توجه به فلسفه فیثاغوری جدید
نتیجه تعلم رازی نزد ابوزید بلخی بوده باشد که از شاگردان کندی و متوجه فلسفه
فیثاغوری جدید بود. استادان زکریای رازی : مورخان طب و فلسفه در قدیم به تفاریق
استادان رازی را سه تن یاد کردهاند: ابن ربن طبری: زکریا در طب شاگرد وی بوده است.
ابوزیذ بلخی: حکیم زکریای رازی در فلسفه شاگرد وی بوده است. ابوالعباس محمد بن
نیشابوری: استاد محمد بن زکریا رازی در حکمت مادی (ماترلیسیم) یا گیتیشناسی
بوده است. دانش شیمی ، پزشکی و طبیعت شناس بزرگ ایرانی را پدر شیمی یاد
کردهاند، از آن رو که دانش کیمیایی کهن را به علم شیمی نوین دگرگون ساخت. ابن
ندیم از قول رازی گفته است: “روا نباشد که دانش فلسفه را درست دانست و مرد
دانشمند را فیلسوف شمرد، اگر دانش کیمیا در وی درست نباشد و آن را نداند.” مکتب
کیمیا : رازی مکتب جدیدی در علم کیمیا تأسیس کرده که آن را میتوان مکتب کیمیای
تجربی و علمی نامید. ژولیوس روسکا دانشمند برجستهای که در شناسایی کیمیا
(شیمی) رازی به دنیای علم بیشتر سهم و جهد مبذول داشته، رازی را پدر شیمی
علمی و بانی مکتب جدیدی در علم دانسته، شایان توجه و اهمیت است که قبلا این
لقب را به دانشمند بلند پایه فرانسوی لاوازیه داده بودند. به هر حال آنچه مسلم است
تأثیر فرهنگ ایرانی دوران ساسانی در پیشرفت علوم دوران اسلامی و از جمله
کیمیاست که در نتیجه موجب پیشرفت علم شیمی امروزه شده است. نظریه اتمی و
رازی : در فرآیند دانش کیمیا به علم شیمی توسط رازی، نکتهای که از نظر محققان و
مورخان علم، ثابت گشته، نگرش “ذره یابی” یا اتمسیتی رازی است. کیمیاگران، قائبه
تبدیل عناصر به یکدیگر بودهاند و این نگرش موافق با نظریه ارسطویی است که عناصر را
تغییرپذیر یعنی قابل تبدیل به یکدیگر میداند. لیکن از نظر ذره گرایان عناصر غیر قابل
تبدیل به یکدیگرند و نظر رازی هم مبتنی بر تبدیل ناپذیری آنهاست و همین علت کلی در
روند تحول کیمیایی کهن به شیمی نوین بوده است. به تعبیر تاریخی زکریا، “کیمیا”
ارسطویی بوده است و “شیمی” دموکریتی است. به عبارت دیگر، شیمی علمی رازی،
مرهون نگرش ذرهگرایی است، چنانچه همین نظریه را بیرونی در علم “فیزیک” کار است
و بسط داد. اکتشافات رازی در شیمی : رازی توانست مواد شیمیایی چندی از جمله
الکل و اسید سولفوریک (زیت الزاج) و جز اینها را کشف کرد. ارتباط رازی با دیگر
دانشها : رازی در علوم طبیعی و از جمله فیزیک تبحر داشته است. ابوریحان بیرونی
و عمر خیام نیشابوری، بررسیها و پژوهشهای خود را از جمله در چگالسنجی زر و
سیم مرهون دانش “رازی” هستند. رازی در علوم فیزیولوژی و کالبدشکافی،
جانورشناسی، گیاه شناسی، کانیشناسی، زمین شناسی، هواشناسی
و نورشناسی دست داشته است. گرچه رازی در سال ۳۰۴ خورشیدی؛ ۳۱۳ هجری
قمری در زادگاهش چشم از جهان فروبست اما خورشید نبوغ رازی با آثار ماندگارش
همیشه بر تاریخ علم میتابد. رازی مؤلف و پژوهشگر پرکاری بود. طبق فهرستی که
ابوریحان بیرونی در کتاب « فهرست کتب رازی » ارائه کرده ۱۸۴ عنوان کتاب در
زمینههای مختلف است که ۵۶ کتاب مرتبط با طب، طبیعیات، ۳۳ کتاب؛ منطق، ۷ کتاب؛
ریاضیات و اخترشناسی، ۱۰ کتاب؛ تفسیر و تخلیص کتابهای فلسفی و پزشکی
دیگران، ۷ کتاب؛ علوم فلسفی و تخمینی، ۱۷ کتاب؛ ماوراءالطبیعه، ۶ کتاب؛ الهیات،
۱۴ کتاب؛ کیمیا، ۲۲ کتاب؛ کفریات، ۲ کتاب و فنون مختلفه، ۱۰ کتاب. تالیفات زکریای
رازی : ۱٫ جامع کبیر ( الحاوی ) : این کتاب بزرگترین دانشنامهی پزشکی است. رازی در
آن نظریههای پزشکی طبیبان پیش از خود را باذکر منبع و بدون تغییر گردآوری کرده
است. ابوعلی سینا در تالیف قانون از این کتاب بهرهی فراوان برده است. این کتاب در
۱۲۹۷ میلادی به لاتین ترجمه شده و بارها در اروپا تجدید چاپ گردید و جز کتابهای
دانشکده پزشکی پاریس در ۱۳۹۵ بود. ۲٫ الکناش منصوری: زمانی که رازی به در
خواست ابوصالح منصوربن اسحاق سامانی، والی ری به زادگاه خود بازگشت و ریاست
بیمارستان ری را به عهده گرفت این کتاب را به نام وی نوشت. در این کتاب رازی از
تشریح استخوانها وعضلات، مغز، قلب، چشم، کلیه و مثانه، دستگاه گوارش، ستون
فقرات و زوائد و سوراخهای آن، نخاع و غیره سخن گفته است. در مجموع این کتاب
حاوی ۱۰ مقاله در توضیح مفاهیم پایهای پزشکی است و بعد از الحاوی مهمترین کتاب
پزشکی وی است. مقالهی ۹ام آن با نام « دربارهی درمان همهی بیماریها از فرق سر
تا نوک پا » بسیار مورد توجه بوده است و به طور جداگانه نیز در اروپا به چاپ رسیده
است. این کتاب نخستین کتاب پزشکی چاپ شده به شیوهی گوتنبرگ است. ۳٫
الجدری و الحصبه ( آبله وسرخک ) : پیرامون آبله و سرخک و شرح تفاوتهای آنها است.
همان طور که گفته شد رازی اولین پزشکی است که متوجه تفاوت این دو بیماری شد و
به تالیف کتاب دربارهی آن پرداخت. نکتهی جالب در مورد این کتاب شیوهی نگارش آن
است که با اصول امروزی مطابقت میکند. ۴٫ تقاسیم العلل: رازی در این کتاب به
دستهبندی و طبقهبندی بیماریها پرداخته و چکیدهای از روشهای درمانی آنها را بیان
کرده است. ۵٫ الفصول (المرشد): چکیدهی پزشکی میباشد. ۶٫ فی محنه الطبیب و
کیف ینبغی ان یکون: به شرح ویژگیهای لازم برای پزشک میپردازد. ۷٫ برء الساعه: در
آن فوریتهای پزشکی را ارائه کرده. ۸٫ من لایحضره طبیب: روشهای خود درمانی را
برای اشخاصی که به پزشک دسترسی ندارند فراهم کرده است.
اول شهریورماه هر سال، به مناسبت بزرگداشت ابوعلی سینا، حکیم و پزشک سرآمد روزگاران، روز پزشک نامگذاری شده است.
پزشک برگرفته شده است از کلمه "بیجاشک" که به زبان پهلوی و به معنای درمانگر است.دارو هم به زبان پهلوی به داروک آمده است.
ابوعلی سینا به گفته همه عالمان علم، یکی از بزرگ ترین دانشمندان تمام دوره های تاریخی جهان است.چنین درباره ی او گفته اند که: «هیچ یک از علوم زمان برای وی بیگانه نبوده است».
بوعلی سینا در هجده سالگی، تمام علوم زمان خود را آموخته و بر آن مسلط شده بود.به طوری که سال ها بعد گفت:«آن چه در آن زمان می دانستم، به همان گونه است که اکنون می دانم و تا به امروز چیزی بر آن نیفزوده ام» و این شعر را سرود:
کردم همه مشکلات عالم را حل از قعر گل سیاه تا اوج زحل
هر بند گشوده شد، مگر بند اجل فارغ گشتم ز قید هر مکر و حیل
پزشکی ابن سینا
ابوعلی سینا، نه تنها یکی از بزرگ ترین فیلسوفان جهان، بلکه یکی از برجسته ترین چهره های تاریخ پزشکی در همه دوران هاست. مهم ترین اثر وی در پزشکی، کتاب قانون (القانون فی الطب) است که آن را پیش از سال 406 هجری قمری، یعنی در حدود 35 سالگی تألیف کرده است.
این کتاب طی چندین سده، چه در سرزمین های اسلامی و چه در اروپای سده های میانه، از همه کتاب های دیگر برتر بوده است. البته ابن سینا به جز قانون، کتاب های دیگری هم در علم پزشکی نوشته است. کتاب هایی مانند الارجوزةٌ فی الطب که در قالب شعر نوشته شده و خلاصه مطالب کتاب قانون است،مقالة فی احکام الادویه القلبیه، رساله فی الفَصد، رساله فی القولنج و... .
در طول تاریخ، پزشکی شغلی مقدس بوده و بسیاری از طبیبان روزگاران کهن، از عالمان دینی و اولیای الهی بوده اند و با شفادهی بیماری جسمی ، آن را وسیله جذب و هدایت مردم به سوی ارزش های معنوی قرار داده اند.
ارزش پزشکی
هر اندازه موضوع علمی پراهمیت و هدف آن مقدس تر باشد، آن علم هم از ارزش و اهمیت بیش تری برخوردار خواهد بود. موضوع دانش پزشکی بدن انسان، و هدف آن تأمین سلامت و تندرستی آدمی است، و اهمیت این موضوع و هدف از دیدگاه اسلام بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا اسلام تا آنجا به سلامت انسان اهمیت می دهد که اگر تکلیف واجبی به سلامت آدمی لطمه بزند، انجام آن حرام خواهد بود.
در اسلام، علم پزشکی همتای علم دین، ارزشمند به شمار آمده است؛ چنان که امام علی علیه السلام فرمود: «دانش بر دو نوع است: دانش دینی و دانش بدن و سلامت آن». که اولی در سلامت روح آدمی می کوشد و دومی برای تندرستی و سلامت جسمی انسان تلاش می کند.
در دفتـر علـم ، شغـل پـزشكـي چو نگيناست
|
اين حرفه ، بـرازنده تــر ازهــرچـــــه ثمين است |
|
هر دايره ، در وسعت خـــو دحيطـــــــــه اي دارد
|
اين دايره ي عقــل بشـــر، فـــــــو قيقين است |
|
روزي قــدمــا، محـو ر اينمسئــــــلـــــه بو د نــد |
امـروز ، فـرا تـر ز همــــهسطــــــــــح زمين است |
|
آنگاه كـه بـه هـر گو شـه ي اين عالـمخــا كـــي
|
بيمــاري و رنجـو ري و محنت بـهكميــــــن است |
|
تـــا مـحـــرز و نـــا بـــو دنگـــردد اثـــــــــــــر ا تش
|
اين شخص پزشك است، كه بسيار غمين است |
|
د ر محضــر ا نســــا ني، معــلــــمشــــده زبــده
|
د ر حـو زه ي سلـم و صحت، پـزشـك امين است |
|
فـرهيختـگـي ي خلـق ، ز ا ين نكتـه عيـان شـــد
|
د يـد نـد و د يـد يـــم ، پــزشـــــكروح يمين است |
|
گر ظرف بـو د سلـم و صحت ، عقل چـو مظـروف
|
اين هر د و ز اقشار پزشك هست كه رهين است |
|
آنجــا كـه تــرازو ي بشــر ، "فكـر" بـسنـــجـــــــد
|
اعــلام كنـــــد ، د ا نش ا يـن تـــو دهو زيـن است |
|
" پـرو ا نه " كـه جـا ن را بــه جهــا نـينفـروشــد
|
د ر آتش علم غو طه خو رد ، مسئـلـه ا يناست |
بن سینا (شیخ الرئیس ابو علی سینا) یا پور سینا (۳۵۸-۴۱۶ خورشیدی، ۳۷۰-۴۲۸ قمری، ۹۸۰-۱۰۳۷ میلادی) پزشک اهل ایرانزمین، مشهورترین و تاثیر گذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان اسلامی بود.[۱] وی ۴۵۰ کتاب در زمینههای گوناگون نوشتهاست که تعداد زیادی از آنها در مورد پزشکی و فلسفهاست. جرج سارتن او را مشهورترین دانشمند سرزمینهای اسلامی میداند که یکی از معروفترینها در همهٔ زمانها و مکانها و نژادها است. کتاب معروف او کتاب قانون است.
ابن سینا یا پورسینا حسین پسر عبدالله زاده در سال ۳۷۰ هجری قمری و در گذشته در سال ۴۲۸ هجری قمری، دانشمند و پزشک و فیلسوف بود. نام او را به تفاریق ابن سینا، ابوعلی سینا، و پور سینا گفتهاند. در برخی منابع نام کامل او با ذکر القاب چنین آمده: حجةالحق شرفالملک شیخ الرئیس ابو علی حسین بن عبدالله بن حسن ابن علی بن سینا البخاری. وی صاحب تألیفات بسیاری است و مهمترین کتابهای او عبارتاند از شفا در فلسفه و منطق و قانون در پزشکی.
«بوعلی سینا را باید جانشین بزرگ فارابی و شاید بزرگترین نماینده حکمت در تمدن اسلامی بر شمرد. اهمیت وی در تاریخ فلسفه اسلامی بسیار است زیرا تا عهد او هیچیک از حکمای مسلمین نتوانسته بودند تمامی اجزای فلسفه را که در آن روزگار حکم دانشنامهای از همه علوم معقول داشت در کتب متعدد و با سبکی روشن مورد بحث و تحقیق قرار دهند و او نخستین و بزرگترین کسی است که از عهده این کار برآمد.»(اموزش و دانش در ایران، ص۱۲۵)
«وی شاگردان دانشمند و کارآمدی به مانند ابوعبید جوزجانی، ابوالحسن بهمنیار، ابو منصور طاهر اصفهانی و ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی را که هر یک از ناموران روزگار گشتند تربیت نمود.»(خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۴۹۳)
بخشی از زندگینامه او به گفته خودش به نقل از شاگردش ابو عبید جوزجانی بدین شرح است:
پدرم عبدالله از مردم بلخ بود در روزگار نوح پسر منصور سامانی به بخارا درآمد. بخارا در آن عهد از شهرهای بزرگ بود. پدرم کار دیوانی پیشه کرد و در روستای خرمیثن به کار گماشته شد. به نزدیکی آن روستا، روستای افشنه بود. در آنجا پدر من، مادرم را به همسری برگزید و وی را به عقد خویش درآورد. نام مادرم ستاره بود من در ماه صفر سال ۳۷۰ از مادر زاده شدم. نام مرا حسین گذاشتند چندی بعد پدرم به بخارا نقل مکان کرد در آنجا بود که مرا به آموزگاران سپرد تا قرآن و ادب بیاموزم. دهمین سال عمر خود را به پایان میبردم که در قرآن و ادب تبحر پیدا کردم آنچنانکه آموزگارانم از دانستههای من شگفتی مینمودند.
در آن هنگام مردی به نام ابو عبدالله به بخارا آمد او از دانشهای روزگار خود چیزهایی میدانست پدرم او را به خانه آورد تا شاید بتوانم از وی دانش بیشتری بیاموزم وقتی که ناتل به خانه ما آمد من نزد آموزگاری به نام اسماعیل زاهد فقه میآموختم و بهترین شاگرد او بودم و در بحث و جدل که شیوه دانشمندان آن زمان بود تخصصی داشتم.
ناتلی به من منطق و هندسه آموخت و چون مرا در دانش اندوزی بسیار توانا دید به پدرم سفارش کرد که مبادا مرا جز به کسب علم به کاری دیگر وادار سازد و به من نیز تاکید کرد جز دانش آموزی شغل دیگر برنگزینم. من اندیشه خود را بدانچه ناتلی میگفت میگماشتم و در ذهنم به بررسی آن میپرداختم و آن را روشنتر و بهتر از آنچه استادم بود فرامیگرفتم تا اینکه منطق را نزد او به پایان رسانیدم و در این فن بر استاد خود برتری یافتم.
چون ناتلی از بخارا رفت من به تحقیق و مطالعه در علم الهی و طبیعی پرداختم اندکی بعد رغبتی در فراگرفتن علم طب در من پدیدار گشت. آنچه را پزشکان قدیم نوشته بودند همه را به دقت خواندم چون علم طب از علوم مشکل به شمار نمیرفت در کوتاهترین زمان در این رشته موفقیتهای بزرگ بدست آوردم تا آنجا که دانشمندان بزرگ علم طب به من روی آوردند و در نزد من به تحصیل اشتغال ورزیدند. من بیماران را درمان میکردم و در همان حال از علوم دیگر نیز غافل نبودم. منطق و فلسفه را دوباره به مطالعه گرفتم و به فلسفه بیشتر پرداختم و یک سال و نیم در این کار وقت صرف کردم. در این مدت کمتر شبی سپری شد که به بیداری نگذرانده باشم و کمتر روزی گذشت که جز به مطالعه به کار دیگری دست زده باشم.
عد از آن به الهیات رو آوردم و به مطالعه کتاب ما بعد الطبیعه ارسطو اشتغال ورزیدم ولی چیزی از آن نمیفهمیدم و غرض مؤلف را از آن سخنان درنمییافتم از این رو دوباره از سر خواندم و چهل بار تکرار کردم چنانکه مطالب آن را حفظ کرده بودم اما به حقیقت آن پی نبردهبودم. چهره مقصود در حجاب ابهام بود و من از خویشتن ناامید میشدم و میگفتم مرا در این دانش راهی نیست... یک روز عصر از بازار کتابفروشان میگذشتم کتابفروش دوره گردی کتابی را در دست داشت و به دنبال خریدار میگشت به من الحاح کرد که آن را بخرم من آن را خریدم، اغراض مابعدالطبیعه نوشته ابو نصر فارابی، هنگامی که به در خانه رسیدم بیدرنگ به خواندن آن پرداختم و به حقیقت مابعدالطبیعه که همه آن را از بر داشتم پی بردم و دشواریهای آن بر من آسان گشت. از توفیق بزرگی که نصیبم شده بود بسیار شادمان شدم. فردای آن روز برای سپاس خداوند که در حل این مشکل مرا یاری فرمود. صدقه فراوان به درماندگان دادم. در این موقع سال ۳۸۷ بود و تازه ۱۷ سالگی را پشت سر نهاده بودم.
وقتی من وارد سال ۱۸ زندگی خود میشدم نوح پسر منصور سخت بیمار شد، اطباء از درمان وی درماندند و چون من در پزشکی آوازه و نام یافته بودم مرا به درگاه بردند و از نوح خواستند تا مرا به بالین خود فرا خواند. من نوح را درمان کردم و اجازه یافتم تا در کتابخانه او به مطالعه پردازم. کتابهای بسیاری در آنجا دیدم که اغلب مردم حتی نام آنها را نمیدانستند و من هم تا آن روز ندیده بودم. از مطالعه آنها بسیار سود جستم.
ندی پس از این ایام پدرم در گذشت و روزگار احوال مرا دگرگون ساخت من از بخارا به گرگانج خوارزم رفتم. چندی در آن دیار به عزت روزگار گذراندم نزد فرمانروای آنجا قربت پیدا کردم و به تالیف چند کتاب در آن شهر توفیق یافتم پیش از آن در بخارا نیز کتابهایی نوشته بودم. در این هنگام اوضاع جهان دگرگون شده بود ناچار من از گرگانج بیرون آمدم مدتی همچون آوارهای در شهرها میگشتم تا به گرگان رسیدم و از آنجا به دهستان رفتم و دوباره به گرگان بازگشتم و مدتی در آن شهر ماندم و کتابهایی تصنیف کردم. ابو عبید جوزجانی در گرگان به نزدم آمد.
بو عبید جوزجانی گوید: این بود آنچه استادم از سرگذشت خود برایم حکایت کرد. چون من به خدمت او پیوستم تا پایان حیات با او بودم. بسیار چیزها از او فرا گرفتم و بسیاری از کتابهای او را تحریر کردم استادم پس از مدتی به ری رفت و به خدمت مجدالدوله از فرمانروایان دیلمی درآمد و وی را به بیماری سودا دچار شده بود درمان کرد و در آنجا به قزوین و از قزوین به همدان رفت و مدتی دراز در این شهر ماند و در همین شهر بود که استادم به وزارت شمسالدوله دیلمی فرمانروای همدان رسید. در همین اوقات استادم کتاب قانون را نوشت و تالیف کتاب عظیم شفا را به خواهش من آغاز کرد. چون شمس الدوله از جهان رفت و پسرش جانشین وی گردید استاد وزارت او را نپذیرفت و چندی بعد به او اتهام بستند که با فرمانروای اصفهان مکاتبه دارد و به همین دلیل به زندان گرفتار آمد ۴ ماه در زندان بسر برد و در زندان ۳ کتاب به رشته تحریر درآورد. پس از رهایی از زندان مدتی در همدان بود تا با جامه درویشان پنهانی از همدان بیرون رفت و به سوی اصفهان رهسپار گردید. من و برادرش و دو تن دیگر با وی همراه بودیم. پس از آنکه سختیهای بسیار کشیدیم به اصفهان در آمدیم. علاءالدوله فرمانروای اصفهان استادم را به گرمی پذیرفت و مقدم او را بسیار گرامی داشت و در سفر و حضر و به هنگام جنگ و صلح استاد را همراه و همنشین خود ساخت. استاد در این شهر کتاب شفاء را تکمیل کرد و به سال ۴۲۸ در سفری که به همراهی علاءالدوله به همدان میرفت، بیمار شد و در آن شهر در گذشت و هم در آن شهر به خاک سپرده شد. ر.ک.زندگینامه ابن سینا
ابن سینا از حیث نیرو جسمانی مردی نیرومند بود و به همین خاطر از کار کردن احساس خستگی نمیکرد. او با داشتن این نیروی فراوان جسمی میتوانست از پس کار وزارت فرمانروایان برآید و همیشه چه در یفر و چه در نبرد همراه آنان باشد و علاوه بر این به کار دانش و نوشتن نیز بپردازد. میگویند که او شبها تا دیرگاه به نوشتن کتاب و رساله میپرداخت و در این کار افراط میکرد. ابن سینا از لحاظ نیروی ذهنی و تفکر نیز بسیار نیرومند بود. اینکه او در هجده سالگی توانست تمامی دانشهای زمان خود را فراگیرد خود نشانگر نیروی ذهنی اوست.
نکتهٔ منفی در اخلاق ابن سینا گفتار زشت و تند او نسبت به دانشمندان همدورهٔ خود و حتی به گذشتگانی مانند افلاطون و زکریای رازی بود.
ابن سینا بسیار تابع فلسفه ارسطو بود و از این نظر به استادش فارابی شباهت دارد. مبحث منطق و نفس در آثار او در واقع همان مبحث منطق و نفس ارسطو و شارحان او نظیر اسکندر افرودیسی و ثامیسطیوس است. اما ابن سینا هرچه به اواخر عمر نزدیک میشد، بیشتر از ارسطو فاصله میگرفت و به افلاطون و فلوطین و عرفان نزدیک میشد. داستانهای تمثیلی او و نیز کتاب پرحجم منطق المشرقین که اواخر عمر تحریر کرده بود، شاهد این مدعاست. امروزه از این کتاب تنها مقدمه اش در دست است. اما حتی در همین مقدمه نیز ابن سینا به انکار آثار دوران ارسطویی خویش مانند شفا و نجات میپردازد.[۲]
ه دلیل آنکه در آن عصر، عربی زبان رایج آثار علمی بود، ابن سینا و سایر دانشمندان ایرانی که در آن روزگار میزیستند کتابهای خود را به زبان عربی نوشتند. بعدها بعضی از این آثار به زبانهای دیگر از جمله فارسی ترجمه شد.
افزون بر این، ابنسینا در ادبیات فارسی نیز دستی قوی داشتهاست. بیش از ۲۰ اثر فارسی به او منسوب است که از میان آنها انتساب دانشنامه علائی و رساله نبض بدو مسلم است. آثار فارسی ابنسینا، مانند سایر نثرهای علمی زمان وی، با رعایت ایجاز و اختصار کامل نوشته شدهاست.[۳]
آثار فراوانی از ابنسینا به جا مانده و یا به او نسبت داده شده که فهرست جامعی از آنها در فهرست نسخههای مصنفات ابن سینا[۴] آورده شدهاست. این فهرست شامل شامل ۱۳۱ نوشته اصیل از ابن سینا و ۱۱۱ اثر منسوب به او است.[۳]
یکم شهریور ، زاد روز حکیم بوعلی سینا و روز پزشک
بر تمامی پزشکان دلسوز و زحمتکش مبارک باد
تبریک به مناسبت سال گرد انقلاب اسلامی وباتشکر ازمدیراین سایت
پودر گیاهی ماریانا تنگ کننده واژن
----------------------